معنی فارسی allegator

B2

کسی که ادعا می‌کند یا به ابراز یک ادعا می‌پردازد.

A person who asserts or claims something.

example
معنی(example):

ادعاکننده مدرکی برای ادعاهای خود ارائه داد.

مثال:

The allegator provided evidence for their claims.

معنی(example):

به عنوان یک ادعا کننده، او مسئول آوردن شاهدان بود.

مثال:

As an allegator, she was responsible for bringing forth witnesses.

معنی فارسی کلمه allegator

: معنی allegator به فارسی

کسی که ادعا می‌کند یا به ابراز یک ادعا می‌پردازد.