معنی فارسی allelism
B2allelism به پدیدهای اشاره دارد که در آن دو یا چند آلل در یک مکان خاص در DNA وجود دارند.
The phenomenon of having multiple alleles for a single gene locus.
- NOUN
example
معنی(example):
Alleleism نقش کلیدی در درک وراثت ایفا میکند.
مثال:
Alleleism plays a key role in understanding heredity.
معنی(example):
مطالعه alleleism به دانشمندان کمک میکند تا نتایج وراثتی را پیشبینی کنند.
مثال:
The study of alleleism helps scientists predict genetic outcomes.
معنی فارسی کلمه allelism
:
allelism به پدیدهای اشاره دارد که در آن دو یا چند آلل در یک مکان خاص در DNA وجود دارند.