معنی فارسی alliance/alliance
B1پیمان، توافق یا همبستگی بین دو یا چند گروه به منظور دستیابی به اهداف مشترک.
A bond or agreement between individuals or groups to work together for mutual benefit.
- NOUN
example
معنی(example):
کشورها یک پیمان برای ترویج صلح تشکیل دادند.
مثال:
The countries formed an alliance to promote peace.
معنی(example):
پیمان بین دو شرکت، سود آنها را افزایش داد.
مثال:
The alliance between the two companies boosted their profits.
معنی فارسی کلمه alliance/alliance
:پیمان، توافق یا همبستگی بین دو یا چند گروه به منظور دستیابی به اهداف مشترک.