معنی فارسی alliterationist
B2شخصی که در نوشتن از تکرار صداها برای ایجاد زیبایی و اثرگذاری استفاده میکند.
A person who uses repeated sounds in writing to create beauty and impact.
- NOUN
example
معنی(example):
یک تکرار صوتیکار از بازی با صداها در نوشتن لذت میبرد.
مثال:
An alliterationist enjoys playing with sounds in their writing.
معنی(example):
بسیاری از تکرار صوتیکاران به دنبال خلق عبارات به یادماندنی هستند.
مثال:
Many alliterationists seek to create memorable phrases.
معنی فارسی کلمه alliterationist
:
شخصی که در نوشتن از تکرار صداها برای ایجاد زیبایی و اثرگذاری استفاده میکند.