معنی فارسی allocability
B2قابلیت تخصیص، فهم اینکه آیا منابع میتوانند به یک پروژه یا بخشی اختصاص داده شوند یا خیر.
The condition or quality of being allocable.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت تخصیص بودجه به نیازهای پروژه بستگی دارد.
مثال:
The allocability of funds depends on the project requirements.
معنی(example):
قبل از تصمیمگیری، باید قابلیت تخصیص منابع را ارزیابی کنیم.
مثال:
We need to assess the allocability of resources before making a decision.
معنی فارسی کلمه allocability
:
قابلیت تخصیص، فهم اینکه آیا منابع میتوانند به یک پروژه یا بخشی اختصاص داده شوند یا خیر.