معنی فارسی allomerized

B1

آلوماز شده، فرمی از ماده که در نتیجه فرآیند آلومازیشن ایجاد شده و معمولاً دارای خواص فیزیکی یا شیمیایی متفاوتی است.

A form of a substance that has been created as a result of the allomerization process, usually exhibiting different physical or chemical properties.

example
معنی(example):

این ترکیب برای ایجاد یک شکل پایدارتر آلوماز شده است.

مثال:

The compound was allomerized to create a more stable form.

معنی(example):

پس از اینکه آلوماز شد، این ماده خواص متفاوتی را نشان داد.

مثال:

After it was allomerized, the material exhibited different properties.

معنی فارسی کلمه allomerized

: معنی allomerized به فارسی

آلوماز شده، فرمی از ماده که در نتیجه فرآیند آلومازیشن ایجاد شده و معمولاً دارای خواص فیزیکی یا شیمیایی متفاوتی است.