معنی فارسی allopathies
B2بیماریها یا اختلالاتی که بر اساس تغییرات بالینی و علائم تعریف میشوند.
Disease conditions that are treated through conventional methods or procedures.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک به مطالعه انواع مختلف آلوپاتیها برای افزایش درک خود میپردازد.
مثال:
The physician studies various allopathies to enhance their understanding.
معنی(example):
چندین آلوپاتی وجود دارد که نیاز به استراتژیهای درمانی مختلف دارند.
مثال:
Several allopathies exist that require different treatment strategies.
معنی فارسی کلمه allopathies
:
بیماریها یا اختلالاتی که بر اساس تغییرات بالینی و علائم تعریف میشوند.