معنی فارسی allotropic

B2

آلوترومورفی، وجود یک عنصر در اشکال مختلف با ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی متفاوت.

The existence of a single element in more than one form or structure, typically with different physical properties.

example
معنی(example):

کربن می‌تواند در یک فرم آلوترومورفیک وجود داشته باشد، مانند الماس یا گرافیت.

مثال:

Carbon can exist in an allotropic form, such as diamond or graphite.

معنی(example):

انواع آلوترومورفیک فسفری شامل فرم‌های سفید و قرمز است.

مثال:

The allotropic variations of phosphorus include white and red forms.

معنی فارسی کلمه allotropic

: معنی allotropic به فارسی

آلوترومورفی، وجود یک عنصر در اشکال مختلف با ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی متفاوت.