معنی فارسی allowably

B1

به‌طور قابل قبول، به معنای این که اجازه داده شده و مجاز است.

In a manner that is permissible or acceptable.

example
معنی(example):

شما می‌توانید در طول بحث به‌طور قابل قبولی نظر خود را تغییر دهید.

مثال:

You can allowably change your mind during the discussion.

معنی(example):

این روند بر اساس شرایط به‌طور قابل قبولی قابل تغییر است.

مثال:

This procedure is allowably modified based on circumstances.

معنی فارسی کلمه allowably

: معنی allowably به فارسی

به‌طور قابل قبول، به معنای این که اجازه داده شده و مجاز است.