معنی فارسی allylic

B1

آلایلیک به موقعیت خاصی در یک مولکول اشاره دارد که در آن ارتباط بین اتم‌های کربن خاص است.

Relating to or occurring at the allyl position in a chemical compound.

example
معنی(example):

موقعیت آلایلی در یک مولکول واکنش‌پذیری خاصی را ارائه می‌دهد.

مثال:

The allylic position in a molecule offers unique reactivity.

معنی(example):

شیمی‌دانان اغلب بر روی جانشینی‌های آلایلی در واکنش‌های خود تمرکز می‌کنند.

مثال:

Chemists often focus on allylic substitutions in their reactions.

معنی فارسی کلمه allylic

: معنی allylic به فارسی

آلایلیک به موقعیت خاصی در یک مولکول اشاره دارد که در آن ارتباط بین اتم‌های کربن خاص است.