معنی فارسی almight

B1

بزرگ و بی‌نظیر، متعلق به قدرت یا نیروهای فوق‌العاده.

An informal or poetic term referring to something powerful and impressive.

example
معنی(example):

او نیرویی بزرگ در جامعه بود.

مثال:

He was an almight force in the community.

معنی(example):

وجود باعظمت طبیعت در همه جا احساس می‌شد.

مثال:

The almight presence of nature was felt everywhere.

معنی فارسی کلمه almight

: معنی almight به فارسی

بزرگ و بی‌نظیر، متعلق به قدرت یا نیروهای فوق‌العاده.