معنی فارسی aloneness
B1تنهایی به حالت یا وضعیتی اطلاق میشود که فرد به تنهایی زندگی میکند یا احساس عدم ارتباط با دیگران میکند.
The state of being alone or isolated from others.
- NOUN
example
معنی(example):
تنهایی او به او اجازه میداد که عمیقاً فکر کند.
مثال:
His aloneness allowed him to think deeply.
معنی(example):
او در تنهایی خود آرامش پیدا کرد.
مثال:
She found comfort in her aloneness.
معنی فارسی کلمه aloneness
:
تنهایی به حالت یا وضعیتی اطلاق میشود که فرد به تنهایی زندگی میکند یا احساس عدم ارتباط با دیگران میکند.