معنی فارسی alow
B1 /əˈləʊ/به آرامی یا به صورت کمصدا، به نحوی که دیگران را اذیت نکند.
At a low volume; quietly.
- adverb
- preposition
adverb
معنی(adverb):
Low down.
معنی(adverb):
Towards the lower part of a vessel; towards the lower rigging or the decks.
preposition
معنی(preposition):
Below.
example
معنی(example):
او با صدای آرام صحبت کرد، سعی در مزاحمت برای کسی نداشت.
مثال:
He spoke alow, trying not to disturb anyone.
معنی(example):
معلم به آرامی صحبت کرد تا بچهها بتوانند تمرکز کنند.
مثال:
The teacher talked alow so the children could focus.
معنی فارسی کلمه alow
:
به آرامی یا به صورت کمصدا، به نحوی که دیگران را اذیت نکند.