معنی فارسی alpestrine
C1مرتبط با مناطق کوهستانی و زیستگاههای آلپ.
Pertaining to alpine habitats and ecosystems.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
محیط آلپسترین از گونههای متنوعی حمایت میکند.
مثال:
The alpestrine environment supports diverse species.
معنی(example):
آنها در طول سفر خود حیات وحش آلپسترین را مشاهده کردند.
مثال:
They observed alpestrine wildlife during their trip.
معنی فارسی کلمه alpestrine
:
مرتبط با مناطق کوهستانی و زیستگاههای آلپ.