معنی فارسی alphabeting

B1

فرایند یادگیری حروف الفبا.

The process of teaching the alphabet.

example
معنی(example):

الفبا آموزی به کودکان کمک می‌کند تا حروف خود را یاد بگیرند.

مثال:

Alphabeting helps children learn their letters.

معنی(example):

معلم از الفبا آموزی با دانش‌آموزانش لذت می‌برد.

مثال:

The teacher enjoyed alphabeting with her students.

معنی فارسی کلمه alphabeting

: معنی alphabeting به فارسی

فرایند یادگیری حروف الفبا.