معنی فارسی alroot
B1حالت پایداری یا بنیادی یک شیء یا ساختار.
Referring to a foundational or basic structure.
- NOUN
example
معنی(example):
ساختار آریوت خودرو پس از تصادف سالم بود.
مثال:
The car's alroot structure was intact after the accident.
معنی(example):
آنها آریوت را در حفاری باستانشناسی کشف کردند.
مثال:
They discovered alroot in the archaeological dig.
معنی فارسی کلمه alroot
:
حالت پایداری یا بنیادی یک شیء یا ساختار.