معنی فارسی alsatia
B1منطقهای تاریخی در اروپا که به خاطر تولید شراب مشهور است.
A historical region known especially for its wine production.
- NOUN
example
معنی(example):
آلساتیا منطقهای است که به خاطر تاکستانهایش شناخته شده است.
مثال:
Alsatia is a region known for its vineyards.
معنی(example):
او به آلساتیا سفر کرد تا شراب را بچشد.
مثال:
He traveled to Alsatia to taste the wine.
معنی فارسی کلمه alsatia
:
منطقهای تاریخی در اروپا که به خاطر تولید شراب مشهور است.