معنی فارسی alsike

B1

آلسیک، گیاهی که در گذشته برای بهبود خاک و مرتع‌ها استفاده می‌شود.

A type of clover that improves soil quality and is used in pastures.

noun
معنی(noun):

Trifolium hybridum, a species of clover with pinkish or white flowers.

example
معنی(example):

کلاور آلسیک اغلب در مرتع استفاده می‌شود.

مثال:

Alsike clover is often used in pasture.

معنی(example):

کشاورزان آلسیک را برای بهبود خاک کشت می‌کنند.

مثال:

Farmers grow alsike for better soil.

معنی فارسی کلمه alsike

: معنی alsike به فارسی

آلسیک، گیاهی که در گذشته برای بهبود خاک و مرتع‌ها استفاده می‌شود.