معنی فارسی alt

B1

کلمه جایگزین یا دیگر. ممکن است به انتخاب یا گزینه‌های متفاوت در یک زمینه اشاره کند.

Alternative or substitute; often relates to a different choice or route.

noun
معنی(noun):

High pitch, of a voice or instrument; especially, the octave above the top line of the treble stave.

معنی(noun):

A state of excitement, a heightened emotional condition.

example
معنی(example):

شما می‌توانید تصمیم بگیرید که از مسیر جانبی استفاده کنید تا از ترافیک دور شوید.

مثال:

You can choose to take the alt route to avoid traffic.

معنی(example):

کلید جانبی (alt) روی صفحه کلید شما برای عملکردهای خاص استفاده می‌شود.

مثال:

The alt key on your keyboard is used for special functions.

معنی فارسی کلمه alt

: معنی alt به فارسی

کلمه جایگزین یا دیگر. ممکن است به انتخاب یا گزینه‌های متفاوت در یک زمینه اشاره کند.