معنی فارسی alta

B2

نام یک منطقه جغرافیایی که معمولاً به زیبایی‌های طبیعی آن اشاره دارد.

A geographical area known for its high-altitude features.

noun
معنی(noun):

Rose bengal dye worn by Indian women on the feet during festivals

example
معنی(example):

منطقه آلتا به خاطر مناظر زیبا اش شناخته شده است.

مثال:

The alta region is known for its beautiful landscapes.

معنی(example):

بسیاری از گردشگران در زمستان برای اسکی به آلتا مراجعه می‌کنند.

مثال:

Many tourists visit alta for skiing in the winter.

معنی فارسی کلمه alta

: معنی alta به فارسی

نام یک منطقه جغرافیایی که معمولاً به زیبایی‌های طبیعی آن اشاره دارد.