معنی فارسی altaian
B2مربوط به آلتای، ناحیهای در آسیای مرکزی، به ویژه در رابطه با هنر و فرهنگ.
Relating to Alatai, particularly in terms of art and culture.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سبک هنری آلتایان منحصر به منطقه خود است.
مثال:
The altaian art style is unique to its region.
معنی(example):
فرهنگ آلتایان تاریخ غنی دارد.
مثال:
Altaian culture has a rich history.
معنی فارسی کلمه altaian
:
مربوط به آلتای، ناحیهای در آسیای مرکزی، به ویژه در رابطه با هنر و فرهنگ.