معنی فارسی altarage

B1

محراب، جایی که عبادت مذهبی و مراسم برگزار می‌شود.

The structure in a place of worship where offerings or sacrifices are made.

example
معنی(example):

محراب با گل‌های تازه برای مراسم تزئین شده بود.

مثال:

The altarage was decorated with fresh flowers for the ceremony.

معنی(example):

هر محرابی در کلیسا بازتابی از آئین‌های مهم ایمان است.

مثال:

Every altarage in the church reflects the important rituals of the faith.

معنی فارسی کلمه altarage

: معنی altarage به فارسی

محراب، جایی که عبادت مذهبی و مراسم برگزار می‌شود.