معنی فارسی altarwise
B1بهصورت قربانی، به روش خاصی در چینش اشیاء در مراسم مذهبی اشاره دارد.
In a manner related to an altar; specifically, the arrangement of objects in a religious context.
- OTHER
example
معنی(example):
قرار دادن شمعها بهصورت قربانی، جو آرامی ایجاد کرد.
مثال:
The altarwise placement of the candles created a serene atmosphere.
معنی(example):
در یک مراسم سنتی، آنها قربانیها را بهصورت قربانی چیدند.
مثال:
In a traditional ceremony, they arranged the offerings altarwise.
معنی فارسی کلمه altarwise
:
بهصورت قربانی، به روش خاصی در چینش اشیاء در مراسم مذهبی اشاره دارد.