معنی فارسی alterably
B1درحالتغییر، بهطور قابل تغییر، به شرایطی اشاره دارد که تغییر از پیش تعیین شده نیست.
In a manner that allows for change or modification.
- ADVERB
example
معنی(example):
قوانین میتوانند بهطور قابل تغییر بر اساس بازخورد دریافتی تغییر یابند.
مثال:
The rules can be alterably modified based on the feedback received.
معنی(example):
ما میتوانیم جلسات را بهطور قابل تغییر زمانبندی کنیم وقتی همه توافق میکنند.
مثال:
We can schedule meetings alterably when everyone agrees.
معنی فارسی کلمه alterably
:
درحالتغییر، بهطور قابل تغییر، به شرایطی اشاره دارد که تغییر از پیش تعیین شده نیست.