معنی فارسی amalfian
B1آمالفی، ناحیهای در ایتالیا که به خاطر زیبایی طبیعی و توریستی شناخته شده است.
A region in Italy famous for its natural beauty and tourism.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساحل آمالفی به خاطر مناظر خیرهکنندهاش شناخته شده است.
مثال:
The Amalfian coast is known for its stunning views.
معنی(example):
بسیاری از گردشگران هر تابستان به ناحیه آمالفی سفر میکنند.
مثال:
Many tourists visit the Amalfian region every summer.
معنی فارسی کلمه amalfian
:
آمالفی، ناحیهای در ایتالیا که به خاطر زیبایی طبیعی و توریستی شناخته شده است.