معنی فارسی ambar
B1یک ماده یا سنگ قیمتی که در جواهرسازی استفاده میشود.
A resin that is used in jewelry making; often valued for its beauty.
- NOUN
example
معنی(example):
او تکهای از امبر را در ویرانههای باستانی پیدا کرد.
مثال:
He found a piece of ambarr in the ancient ruins.
معنی(example):
امبر برای درست کردن جواهرات استفاده میشد.
مثال:
The ambarr was used for making jewelry.
معنی فارسی کلمه ambar
:
یک ماده یا سنگ قیمتی که در جواهرسازی استفاده میشود.