معنی فارسی ambassador plenipotentiary
C2سفیر دارای اختیارات کامل، نمایندهای با اختیارات کامل برای اقدام به نمایندگی از دولت در مذاکرات.
An ambassador who has full authority to act on behalf of their government in negotiations.
- NOUN
example
معنی(example):
سفیر دارای اختیارات کامل به نمایندگی از کشورش توافقنامه را امضا کرد.
مثال:
The ambassador plenipotentiary signed the treaty on behalf of his country.
معنی(example):
یک سفیر دارای اختیارات کامل از طرف دولت خود عمل میکند.
مثال:
An ambassador plenipotentiary has full powers to act on behalf of their government.
معنی فارسی کلمه ambassador plenipotentiary
:
سفیر دارای اختیارات کامل، نمایندهای با اختیارات کامل برای اقدام به نمایندگی از دولت در مذاکرات.