معنی فارسی ambilogy
B1علمی که به بررسی موجودات در زیستگاههای مختلف میپردازد.
The scientific study of organisms living in two different environments.
- NOUN
example
معنی(example):
امبیلوژی مطالعه موجوداتی است که در زیستگاههای دوگانه زندگی میکنند.
مثال:
Ambilogy is the study of organisms living in dual habitats.
معنی(example):
پژوهشگران در امبیلوژی بر تنوع زیستی تمرکز دارند.
مثال:
Researchers in ambilogy focus on biodiversity.
معنی فارسی کلمه ambilogy
:
علمی که به بررسی موجودات در زیستگاههای مختلف میپردازد.