معنی فارسی ambulatoria
B2امبولاتوریا به جنبههای مختلف درمان سرپایی اشاره دارد، به ویژه در پزشکی.
Related to outpatient care or departments that provide such services.
- NOUN
example
معنی(example):
بخشهای امبولاتوریا به انجام روشهای مختلف سرپایی میپردازند.
مثال:
Ambulatoria departments handle various outpatient procedures.
معنی(example):
او در زمینه پزشکی امبولاتوریا تحصیل میکند.
مثال:
She's studying in the ambulatoria field of medicine.
معنی فارسی کلمه ambulatoria
:
امبولاتوریا به جنبههای مختلف درمان سرپایی اشاره دارد، به ویژه در پزشکی.