معنی فارسی amendatory
B2نسبت به اصلاح یا تغییر چیزی، به ویژه در متون قانونی.
Relating to or having the effect of amendment.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مقررات اصلاحی نیاز به رأیگیری توسط کمیته دارد.
مثال:
The amendatory provisions will need to be voted on by the committee.
معنی(example):
آنها تغییرات اصلاحی را برای بهبود کارایی سیاست پیشنهاد کردند.
مثال:
They proposed amendatory changes to improve the effectiveness of the policy.
معنی فارسی کلمه amendatory
:
نسبت به اصلاح یا تغییر چیزی، به ویژه در متون قانونی.