معنی فارسی amenorrheal

C1

وضعیتی پزشکی که در آن یک زن دوره‌های قاعدگی را تجربه نمی‌کند.

A medical condition where a woman does not experience menstrual periods.

example
معنی(example):

او پس از چندین ماه بدون دوره قاعدگی به عنوان آمنوره تشخیص داده شد.

مثال:

She was diagnosed as amenorrheal after several months without a menstrual cycle.

معنی(example):

پزشک دلایل مختلف آمنوره بودن را توضیح داد.

مثال:

The doctor explained the various causes of being amenorrheal.

معنی فارسی کلمه amenorrheal

: معنی amenorrheal به فارسی

وضعیتی پزشکی که در آن یک زن دوره‌های قاعدگی را تجربه نمی‌کند.