معنی فارسی amenorrhoeal
C2وضعیتی که در آن قاعدگی وجود ندارد و میتواند نشانههای مختلفی داشته باشد.
A state characterized by the absence of menstrual periods, which can have various symptoms.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
علائم آمنوره ممکن است موقتی باشند.
مثال:
The amenorrhoeal symptoms can often be temporary.
معنی(example):
او درباره شرایط آمنورهای تحقیق کرد تا علائم خود را بهتر درک کند.
مثال:
She researched amenorrhoeal conditions to better understand her symptoms.
معنی فارسی کلمه amenorrhoeal
:
وضعیتی که در آن قاعدگی وجود ندارد و میتواند نشانههای مختلفی داشته باشد.