معنی فارسی amess
B1آشفتگی به وضعیت نامنظم یا بینظمی اشاره دارد که ممکن است در یک محیط رخ دهد.
A state of disorder or confusion in a particular environment.
- NOUN
example
معنی(example):
پس از جلسه، احساسی از آشفتگی در اتاق وجود داشت.
مثال:
After the meeting, there was a sense of amess in the room.
معنی(example):
آشفتگی وقتی که در مورد موضوع جنجالی صحبت میکردیم، قابل احساس بود.
مثال:
The amess was palpable as we discussed the controversial topic.
معنی فارسی کلمه amess
:
آشفتگی به وضعیت نامنظم یا بینظمی اشاره دارد که ممکن است در یک محیط رخ دهد.