معنی فارسی amiableness
B2خوشرویی، ویژگیای که نشاندهنده محبت و مهربانی افراد است.
The quality of being friendly and pleasant.
- NOUN
example
معنی(example):
خوشرویی او باعث شد همه احساس راحتی کنند.
مثال:
Her amiableness made everyone feel comfortable.
معنی(example):
خوشرویی یک ویژگی مهم برای یک رهبر خوب است.
مثال:
Amiableness is an important quality for a good leader.
معنی فارسی کلمه amiableness
:
خوشرویی، ویژگیای که نشاندهنده محبت و مهربانی افراد است.