معنی فارسی amicable

B1 /ˈæ.mɨ.kə.bəl/

دوستانه، استفاده از آن برای توصیف روابط یا توافقات که بدون تنش و درگیری است.

Characterized by friendliness and absence of discord.

adjective
معنی(adjective):

Showing friendliness or goodwill.

مثال:

He was an amicable fellow with an easy smile.

example
معنی(example):

آنها پس از مذاکرات به توافقی دوستانه رسیدند.

مثال:

They reached an amicable agreement after discussions.

معنی(example):

همسایه‌ها رابطه‌ای دوستانه داشتند.

مثال:

The neighbors had an amicable relationship.

معنی فارسی کلمه amicable

: معنی amicable به فارسی

دوستانه، استفاده از آن برای توصیف روابط یا توافقات که بدون تنش و درگیری است.