معنی فارسی amid

B1 /əˈmɪd/

در میان، به معنای در دل یا بین چیزها یا کسانی دیگر. به طور کلی برای توصیف موقعیت‌ها استفاده می‌شود.

In the middle of; surrounded by.

preposition
معنی(preposition):

In the middle of; in the center of; surrounded by.

example
معنی(example):

گربه در میان چمن‌های بلند پنهان شد.

مثال:

The cat hid amid the tall grass.

معنی(example):

در میان هرج و مرج، او لحظه‌ای از آرامش پیدا کرد.

مثال:

Amid the chaos, she found a moment of peace.

معنی فارسی کلمه amid

: معنی amid به فارسی

در میان، به معنای در دل یا بین چیزها یا کسانی دیگر. به طور کلی برای توصیف موقعیت‌ها استفاده می‌شود.