معنی فارسی amid-

B1

درمیان، واژه‌ای است که برای بیان قرار گرفتن در میان یا درون چیزی به کار می‌رود.

In the middle of; surrounded by; during.

example
معنی(example):

او در میان آشفتگی‌های شهر احساس آرامش می‌کرد.

مثال:

She felt calm amid the chaos of the city.

معنی(example):

در میانه عدم قطعیت، او راهی برای حفظ امید پیدا کرد.

مثال:

Amid uncertainty, he found a way to stay hopeful.

معنی فارسی کلمه amid-

: معنی amid- به فارسی

درمیان، واژه‌ای است که برای بیان قرار گرفتن در میان یا درون چیزی به کار می‌رود.