معنی فارسی amitular
B1به جنبههای مربوط به آمیتوز یا مشابه آن اشاره دارد.
Pertaining to or resembling amitosis or related processes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تحقیقات بر جنبههای آمیتولاری رشد گیاه متمرکز شده بود.
مثال:
The research focused on amitular aspects of plant growth.
معنی(example):
یک مطالعه، وظایف آمیتولاری را در فرآیندهای سلولی بررسی کرد.
مثال:
A study examined the amitular functions in cellular processes.
معنی فارسی کلمه amitular
:
به جنبههای مربوط به آمیتوز یا مشابه آن اشاره دارد.