معنی فارسی ammonolyzing

B1

عمل آمونولیز کردن که در آن ترکیب‌ها تجزیه می‌شوند.

The process of performing ammonolysis on a substance.

example
معنی(example):

آنها نمونه‌ها را به منظور بهبود نتایج آمونولیز می‌کنند.

مثال:

They are ammonolyzing the samples for better results.

معنی(example):

فرآیند آمونولیز کردن پیچیده است و نیاز به نظارت دقیق دارد.

مثال:

The process of ammonolyzing is complex and requires careful monitoring.

معنی فارسی کلمه ammonolyzing

: معنی ammonolyzing به فارسی

عمل آمونولیز کردن که در آن ترکیب‌ها تجزیه می‌شوند.