معنی فارسی amnestic
B2مرتبط با فراموشی یا فقدان حافظه.
Related to or characterized by amnesia.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در طول حادثه، یک دوره آمنستیک داشت.
مثال:
He had an amnestic episode during the accident.
معنی(example):
یک وضعیت آمنستیک میتواند موقتی یا بلندمدت باشد.
مثال:
An amnestic condition can be temporary or long-lasting.
معنی فارسی کلمه amnestic
:
مرتبط با فراموشی یا فقدان حافظه.