معنی فارسی amok
B2اموک به وضعیتی اطلاق میشود که فردی در یک حالت هیجانزده و به هم ریخته رفتار میکند.
To behave uncontrollably and disruptively, often in a fit of rage.
- VERB
example
معنی(example):
او پس از گم کردن کیف پولش به وحشت افتاد.
مثال:
He ran amok after losing his wallet.
معنی(example):
در فیلم، شخصیت در جریان هرج و مرج به بینظمی دچار میشود.
مثال:
In the movie, the character goes amok during the chaos.
معنی فارسی کلمه amok
:
اموک به وضعیتی اطلاق میشود که فردی در یک حالت هیجانزده و به هم ریخته رفتار میکند.