معنی فارسی amortizement
B1کاهش به فرآیند کاهش تدریجی بدهی مالی است که معمولاً در پرداختهای منظم انجام میشود.
The process of gradually reducing a financial obligation or debt through regular payments.
- NOUN
example
معنی(example):
کاهش وام مسکن در پرداختهای ماهیانه منعکس میشود.
مثال:
The amortizement of the mortgage is reflected in the monthly payments.
معنی(example):
برنامههای کاهش به افراد کمک میکند تا به طور مؤثری مالیات خود را برنامهریزی کنند.
مثال:
Amortizement schedules help individuals plan their finances effectively.
معنی فارسی کلمه amortizement
:
کاهش به فرآیند کاهش تدریجی بدهی مالی است که معمولاً در پرداختهای منظم انجام میشود.