معنی فارسی amperages

B1

معیار اندازه‌گیری جریان الکتریکی، با واحد آمپر.

A measure of electric current in amperes.

noun
معنی(noun):

The electric current; charge transmitted per unit time, measured in amperes.

example
معنی(example):

این دستگاه به آمپر خاصی برای کارکرد صحیح نیاز دارد.

مثال:

The device requires a specific amperage to function properly.

معنی(example):

آمپرهای بالا می‌تواند منجر به گرم شدن بیش از حد در مدارهای الکتریکی شود.

مثال:

High amperages can cause overheating in electrical circuits.

معنی فارسی کلمه amperages

: معنی amperages به فارسی

معیار اندازه‌گیری جریان الکتریکی، با واحد آمپر.