معنی فارسی amphiaster

B1

آمفی‌آستِر به ساختارهایی در طول تقسیم سلولی اشاره دارد که در سازماندهی دوک نقش دارند.

The structure that forms during cell division and organizes the spindle apparatus.

example
معنی(example):

در طول تقسیم سلولی، آمفی‌آستِر نقش حیاتی در سازماندهی دوک دارد.

مثال:

During cell division, the amphiaster plays a crucial role in organizing the spindle.

معنی(example):

آمفی‌آستِر برای جداسازی صحیح کروموزوم‌ها ضروری است.

مثال:

The amphiaster is essential for proper chromosome separation.

معنی فارسی کلمه amphiaster

: معنی amphiaster به فارسی

آمفی‌آستِر به ساختارهایی در طول تقسیم سلولی اشاره دارد که در سازماندهی دوک نقش دارند.