معنی فارسی amphibiotica
B1دستهای از موجودات دوزیستی که به عنوان بخشی از تنوع زیستی در اکوسیستمها شناخته میشوند.
Referring to the group of amphibians, especially in the context of biodiversity.
- NOUN
example
معنی(example):
گونههای دوزیستی نقشهای اساسی در اکوسیستمهای خود ایفا میکنند.
مثال:
Amphibiotica species play essential roles in their ecosystems.
معنی(example):
حفاظت از تنوع دوزیستان برای تعادل اکولوژیکی حیاتی است.
مثال:
The conservation of amphibiotica diversity is vital for ecological balance.
معنی فارسی کلمه amphibiotica
:
دستهای از موجودات دوزیستی که به عنوان بخشی از تنوع زیستی در اکوسیستمها شناخته میشوند.