معنی فارسی amphicarpic

B1

نحوه تولید مثل گیاهانی که در دو محیط مختلف می‌توانند میوه تولید کنند.

Relating to plants that produce fruit both above and below ground.

example
معنی(example):

ماهیت آمفیکارپیک این گیاه به آن اجازه می‌دهد که در زیستگاه‌های مختلف رشد کند.

مثال:

The amphicarpic nature of the plant allows it to flourish in multiple habitats.

معنی(example):

گیاهان آمفیکارپیک شیوه خاصی از تولید مثل را نشان می‌دهند.

مثال:

Amphicarpic plants display a unique form of reproduction.

معنی فارسی کلمه amphicarpic

: معنی amphicarpic به فارسی

نحوه تولید مثل گیاهانی که در دو محیط مختلف می‌توانند میوه تولید کنند.