معنی فارسی amphicoelous
B1ساختار مهرهای که در آن هر دو طرف گود است.
Having both ends concave; typically used in anatomy.
- OTHER
example
معنی(example):
مهرههای آمفیکویلوس در بسیاری از گونههای ماهی یافت میشوند.
مثال:
The amphicoelous vertebrae are found in many fish species.
معنی(example):
جانوران مهرهدار مانند کوسهها دارای ویژگیهای آمفیکویلوس هستند.
مثال:
Vertebrates like sharks have amphicoelous characteristics.
معنی فارسی کلمه amphicoelous
:
ساختار مهرهای که در آن هر دو طرف گود است.