معنی فارسی amphigamous
B1آمپیکاموس، نوعی از تولید مثل که شامل استراتژیهای مختلف است.
Refers to species that exhibit diverse methods of reproduction.
- OTHER
example
معنی(example):
گونههای آمپیکاموس استراتژیهای تولید مثل متنوعی را نشان میدهند.
مثال:
Amphigamous species exhibit diverse reproductive strategies.
معنی(example):
طبع آمپیکاموس این گیاهان به آنها اجازه میدهد که سازگار شوند.
مثال:
The amphigamous nature of these plants allows them to adapt.
معنی فارسی کلمه amphigamous
:
آمپیکاموس، نوعی از تولید مثل که شامل استراتژیهای مختلف است.