معنی فارسی amphigonic
B1ساختار یا الگوی بیانی که دو یا چند معنی متضاد یا متداخل دارد.
A structure or style in writing that has two or more conflicting or overlapping meanings.
- OTHER
example
معنی(example):
نویسنده از ساختار آمفیگونیک در شعر خود برای ایجاد یک اثر منحصربهفرد استفاده کرد.
مثال:
The author used an amphigonic structure in his poem to create a unique effect.
معنی(example):
عناصر آمفیگونیک میتوانند خواننده را در صورت عدم استفاده صحیح گیج کنند.
مثال:
Amphigonic elements can confuse the reader if not used carefully.
معنی فارسی کلمه amphigonic
:
ساختار یا الگوی بیانی که دو یا چند معنی متضاد یا متداخل دارد.