معنی فارسی amphigory

B1

شعری یا نوشتاری که به طور عمدی بی‌معنا، مضحک یا غیرمنطقی است.

A poem or writing that is deliberately nonsensical, absurd, or whimsical.

example
معنی(example):

آمفیگوری شاعر مملو از خطوط بی‌معنا بود که مخاطبان را خوشحال کرد.

مثال:

The poet's amphigory was filled with nonsensical lines that amused the audience.

معنی(example):

خواندن آمفیگوری تجربه‌ای سرگرم‌کننده برای بچه‌ها بود.

مثال:

Reading the amphigory was a fun experience for the children.

معنی فارسی کلمه amphigory

: معنی amphigory به فارسی

شعری یا نوشتاری که به طور عمدی بی‌معنا، مضحک یا غیرمنطقی است.